نقش فضای سایبر در جنگ ارزی
فضای سایبر چه نقشی در جنگ ارزی دارد؟
اختصاصی جنبش مقاومت در جنگ ارزی
«جنگ ارزی»[1] جنگ بین پولها است و به اعتقاد بسیاری از اقتصاددان پول 90 درصد هر اقتصادی است. پس میتوان گفت جنگ بین پولها منازعه اقتصادی تمدنها به حساب میآید.
اگر بخواهیم به صورت مختصر از اهمیت «جنگ ارزی» و کارکرد آن بگوییم، باید گفت در این نبرد، نرخ ارز سلاح اصلی است و میدان مورد مناقشه «اشتغال» است. کشورها برای اینکه صادرات بهتری داشته باشند نسبت نرخ ارز خود و دلار یا هر پول دیگری که ارز مبادلهای کشور مقابل به حساب آید را کاهش میدهند؛ تا اولاً کالای صادراتی در کشور واردکننده ارزان به فروش برسد و بتواند با کالاهای تولیدی آن کشور رقابت کند، ثانیاً درآمد حاصل از صادرات افزایش پیدا کرده و صاحبان کارخانهها از فروش کالاها بهره بیشتری ببرند.
البته همیشه موضوع به این سادگی نیست. این نوع رقابت در اقتصاد، بازی جمع صفر[2] است. یعنی سود بیشتر شما برابر با ضرر کشور واردکننده است. درواقع شما با این عمل در حال کسب درآمد بیشتر به همراه ایجاد شغل هستید و کشور مخالف دچار کاهش درآمد و نابودی اشتغال شهروندانش است. لذا او هم چنین محاسبهای دارد و سعی میکند که در این کاهش نرخ ارز از شما پیشی بگیرد.
کار آنجا سختتر میشود که کشورها با استدلالهایی سعی کنند در نرخ ارز کشور دیگر تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بگذارند و اولویتهای سیاسی و امنیتی را هم در این «جنگ ارزی» دخیل کنند. عرف کاهش نرخ ارز در یک منازعه ارزی معمولی چند دهم درصد است و زمانی که در انبوه کالاهای صادراتی ضرب میشود همین کاهش کم خود را نشان میدهد؛ اما در یک منازعه پرشدت این رغم به چند ده درصد میرسد و قدرت خرید مردم نیز دستخوش نوسان شدید واقع میشود.
بسیاری از اقتصاددانها معتقدند برای جلوگیری از نابودی تولید داخل در شروع این جنگ ارزی باید از حربهی افزایش تعرفه واردات بر کالای وارداتی کشور رقیب استفاده کرد؛ تا کالاهای ارزان کشور رقیب بهراحتی بازار کشور خودی را تسخیر نکند.
زمانیکه پای فضای سایبر به این معرکه پرتنش باز میشود، بازارهای مالی از طریق اینترنت به هم متصل شده و تاثیرگذاری آنها و تاثیرپذیریشان از هم با سرعت بیشتری صورت میگیرد. درواقع، پیچیدگی کارزار اشتغال چند برابر میشود. در این میان، حوالههای اینترنتی، ارزهای دیجیتال از جمله بیتکوین، بازار بورس، بازارهای سرمایه و پولهای سرگردان[3] خود را بهتر نشان میدهند و هرکدام وسیلهای برای نبرد میشوند.
موضوع «پولهای سرگردان» که بدون فضای سایبر خود روشی خطرناک و تروریستی بود. حال با به وجود آمدن اینترنت، این روش بسیار فراتر و مخوفتر از آن چیزی است که تصور میشود. شاخص استفاده از این روش در جنگ ارزی مالزی خود را نشان داد و نکتهی قابل توجه، اهمیت این موضوع در نگاه رهبری است؛ جنگ ارزی مالزی بارها مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. ایشان پس از چند نوبت اشاره به این موضوع، به این مسئله و نقش «جرج سوروس» یهودی[4] در این ماجرا اشاره کردند که چند سال پیش وقتی نخستوزیر مالزی به دیدار من آمده بود در اولین برخوردی که با من داشت به این موضوع پرداخت که «ما در یک شب تبدیل به مردمی گدا شدیم»:
«در همین تهران، رئیس یکی از کشورهای معروف منطقه – که دیگر نمیخواهم اسم بیاورم؛ یکی از کشورهای بالنّسبه پیشرفتهی آسیا که واقعاً پیشرفتهای اقتصادی خیلی خوبی داشت و رشد بالای اقتصادی داشت، حدود دوازده سال، سیزده سال قبل از این، اینجا آمد و با بنده ملاقات کرد؛ آنوقتی بود که آن زلزلهی اقتصادی بزرگ در کشورهای شرق آسیا به وجود آمده بود؛ این [فرد] رئیس یکی از همان کشورها بود. آمد پهلوی من؛ وارد اتاق که شد، جزو اوّلین کلماتش این بود که گفت «ما در یک شب گدا شدیم». اقتصاد وقتی وابستهی به سرمایه و ارادهی یک سرمایهدار یهودی و غربی و آمریکایی است، اینجوری میشود.»[5]
پول سرگردان که به اصطلاح «پول داغ» نیز گفته میشود، پول و سرمایه خارجی یا داخلی است که در بازار هر کشور با اهداف و نیت خاص، خود را در بخشی متمرکز میکند و باعث رونق آن بخش میشود و بعد از آنکه سود خود را کسب کرد به صورت غافلگیرانه از آن کشور خارج شده و ورشکستی مقطعی یا نسبتاً طولانی را به وجود میآورد. اگر این سرمایه سرگردان، خارجی[6] باشد بسیار خطرناکتر و ماهیت جنگی پیدا میکند. اگر داخلی باشد ماهیت مافیا پیدا میکند و هر از چندی در یک حوزه درگیر میشود و به حوزهی دیگری میرود. گاهی مسکن، گاهی کالاهای اولیه، گاهی ارز و…. مورد هجوم قرار میگیرند. چون به سرعت میتواند به داخل و خارج بازارها جابهجا شود، بهطور بالقوه به بیثباتی بازار منجر میشود.[7]
البته گاهی از اوقات نیز این اتفاق به صورت ناخواسته رقم میخورد و سرمایههای طبیعی بازار به صورت ناخودآگاه به سمت بخشی جذاب حرکت میکنند که در صورت به بار آمدن فاجعه، مقصر دولت آن کشور است که اجازه به وجود آمدن چنین شرایطی را داده است.
ماهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی در هنگام منازعهی مالی کشورهای جنوب شرق آسیا که بعداً به بحران مالی ببرهای جنوب شرق معروف شد، دو دلیل سقوط رینگیت[8] را خروج ناگهانی ارز خارجی از سپردههای کوتاهمدت و بازار بورس همزمان با فروش یکباره رینگیت موجود در دست سرمایهگذاران خارجی دانست.
«ماهاتیر محمد نخستوزیر مالزی، در سخنرانی سال ۲۰۰۰ میلادی در مرکز اسلامی نورثبروک در آمریکا، دو دلیل سقوط رینگیت را خروج ناگهانی ارز خارجی از سپردههای کوتاهمدت و بازار بورس همزمان با فروش یکباره رینگیت موجود در دست سرمایهگذاران کلّاش دانست.
ماهاتیر محمد، همچنین در اجلاس سران آسهآن در اواخر جولای ۱۹۹۷ و هم در اجلاس مشترک صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در هنگکنگ در سپتامبر ۱۹۹۷ اظهار داشت کسانی مانند جورج سوروس علیه بازارهای در حال رشد آسیا توطئه میکنند. وی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول را نیز متهم کرد که از سوروس حمایت میکنند. »[9]
وقایع مالزی که ناشی از «پول سرگردان» بود، در شرایطی اتفاق افتاد که بانکداری الکترونیک در مالزی به صورت نیمهپیشرفته بود. در واقع از همان دهه1990 مالزی به سمت بانکداری پیشرفته الکترونیک حرکت کرد؛ اما هیچگاه نتوانست یک امنیت پایدار در نظام مالی مجازی خود به وجود آورد. امروزه خارج کردن سرمایه به صورت مداوم در قالب یک استراتژی توسط اینترنت کاری بس آسان است که حتی در چهارچوب اقدامات قانونی نیز میتواند صورت بگیرد.
فضای سایبر در هر کدام از این موارد به تنهایی، توانایی عجیبی را ایجاد کرده و قابلیت انجام عملیاتهای گستردهای را فراهم کرده است. برای مثال «بیتکوین» بهعنوان یک ارز دیجیتالِ بدون پشتوانه ابزاری فوقالعاده برای «جنگ ارزی» و جابهجا کردن نقدینگی در کشورهای جهان است. گفته میشود که تعداد بیتکوین اولیهی استخراج شده در کنترل عدهای معدود است و بعد از فراگیر شدن کامل این ارز در جهان میتوانند با یک حرکت ساده حجم زیادی از نقدینگی را جابهجا کرده و تورم شدیدی در یک کشور ایجاد کنند.
با اتصال بازارهای مالی به اینترنت، «جنگ ارزی» به میدانی نفسگیر تبدیل شده است و هرکدام از این بازارها میتوانند نقش مهمی در کاهش ارزش پول ملی و قدرت اقتصادی یک کشور ایفا کنند. در صورتی ما میتوانیم در این زمین پیروز شویم که قواعد خودمان را تعریف کرده باشیم و با آن قواعد در زمین بازارهای مالی بازی کنیم؛ وگرنه در هاضمهی بیرحم اقتصاد جهانی هضم خواهیم شد.
[1] Currency War
[2] در تئوری بازیها جمع صفر به حالتی گفته میشود که اگر شما 1 باشید، حریفتان لاجرم 0 است و اگر او 1 باشد شما لاجرم 0 هستید.
[3] Hot Money
[4] سرمایهدار معروف آمریکایی و پدر انقلابهای رنگی در جهان.
[5] http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=38975
[6] نایل فرگوسن استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در سری مستند ترقی پول: بهترین راه نفوذ در هر کشوری سرمایهگذاری خارجی در آن است.
[7] گفته میشود که این انعطاف پذیری در جابهجایی را از جنگهای چریکی با استراتژی فرسایشی استخراج کردهاند با این استدلال: همانطور که یک نیروی چریکی محدود با تک مدام در اوقات مختلف به همراه عنصر غافلگیری میتواند یک نیروی چند صدبرابری خود را از پا درآورد، یک سرمایه محدود با داخل و خارج شدن در بازاری خاص میتواند کل اقتصاد آن بازار را از پا درآورد.
[8] واحد پول مالزی
[9] برای مطالعه بیشتر در این مورد میتوانید به گزارش جنگ ارزی مالزی در وبسایت جنبش مقاومت در جنگ ارزی به آدرس زیر مراجعه بفرمایید: