شورش علیه طمع (۴۴) – جنگ ارزی (۲) – جنگ جهانی بشر با خدا (۲)
بازی جنگ ارز، بازی با معیار ارزیدن است. خود معیار باید ثابت باشد و تغییر نکند. سازوکار اندازهگیری نباید تغییر کند، اگر تغییر کند همهچیز نسبی میشود و عدالت امکان تحقق نخواهد داشت. هرگاه معیار شما متغیر شود امکان تحقق عدالت نخواهد بود و این یک دکترین است.
جنگ ارزی جنگی است که دو اصل دارد:
- معیار ثابت ارزیدن را به هم میزند و آن را کموزیاد میکند. قبلاً معیار ارزیدن طلا بود اما در حال حاضر اینگونه نیست و مبنا دلار ایالاتمتحده است. امروز معیار ارزیدن نسبی است.
- وقتی معیار ارزیدن تغییر کرد، سپس در معیار ارزیدن تنوع به وجود میآورند: دلار، یورو، ین، یوان و… قبلاً شما نمیتوانستی بگویی طلای آمریکا یا طلای چین. طلا ثابت بود و یک معیار ارزیدن وجود داشت؛ اما امروزه معیارهای ارزیدن متعددی وجود دارد.
ما در تفکر استراتژیک از جنگ صحبت میکنیم. در جنگ ابتدا شما اصول جنگ را مشخص کنید. در جنگ ارزی اصول جنگیدن این بود که ابتدا باید معیار ارزیدن را نسبی میکردند.
یک کشور برای اینکه صادرات بیشتر از واردات در آن کشور شود پول ملی خود را در برابر دلار ضعیف میکند تا کالاهای صادراتی برای مصرفکننده خارجی ارزانتر تمام شود و واردات در کشور خودی گرانتر شود و این عین ربا است.
در سال ۹۰ یک دلار ۱۲۰۰ تومان بود و در حال حاضر یک دلار ۳۷۰۰ تومان است. چرا باید اینگونه اشد؟ از پنجاه سال پیش یک اینچ ۲.۵ سانتیمتر بوده و در حال حاضر نیز همین مقدار است. همانطور که مقدار اینچ به سانتیمتر طی مدتزمان طولانی تغییر نکرده است معیارهای دیگر اندازهگیری نیز نباید تغییر کند. مگر مقدار اینچ به سانتیمتر طی چند سال تغییر میکند که نرخ برابری ریال به دلار تغییر کند؟
در جنگ ارزی به دنبال ضعیف کردن بنیه اقتصادی یک کشور و زمین زدن آن هستند.
خلاصهای از جلسه ۵۸۳ کلبه کرامت که در تاریخ ۷/۰۳/۹۴ برگزار شد.