شورش علیه طمع (۴۳) / جنگ ارزی (۱)
کرسی طرحریزی استراتژیک
کلبهی کرامت
جلسه ۵۸۱
۷ خرداد ۱۳۹۴
شورش علیه طمع (۴۳)
جنگ ارزی (۱)
جنگ جهانی بشر با خدا (۱)
اصول اقتصاد کلاسیک
انسان بهعنوان «حیوان اقتصادی»، مهمترین مؤلفهای است که اکونومی مدرن به آن رسیده است. حیوان اقتصادی به مهمترین ویژگیی که اشاره دارد «بهینهیابی» و «بیشینهیابی» است آن هم در شرایطی که منابع موجود محدودیت دارند. آیت این انسان در بین موجودات به مورچه میماند؛ حیوانی که در تمام طول سال به فکر جمعآوری غذا و آذوقه است. از اینرو چنین انسانی اهل گردآوری و تکاثر است و مهمترین کاری که میکند «خرید» است. این انسان دائم در حال خرید است تا به تکاثر بیشتری برسد. از اینرو، هدف نهایی او به حداکثر رساندن سود و منفعتش است.
«خرید»، «تکاثر» و به حداکثر رساندن سود شخصی از اصول اقتصاد کلاسیک است که انسان را در مواجهه با منابع کمیاب، خصلتاً «بهینهیاب» و «بیشینهیاب» تعریف میکند و اصالت را به خرید کالای بیشتر میدهد. از اینرو، انسان مانند مورچه یک حیوان است؛ حیوانی اقتصادی.
حال، برای اینکه این «حیوان اقتصادی» بتواند فرآیند تکاثر و بهرهمندی خودش را به بهترین شکل رقم بزند، مفهومی در اقتصاد مدرن ایجاد شده است تحت عنوان «بازار»[۱].
از بازارِ لیبرال تا سوق
به این دلیل که در اصول اقتصاد کلاسیک، «خرید» در زندگی انسان اصالت دارد، از اینرو، محلی به نام «بازار» برای دادوستد کالاها شکل گرفته است. البته این «بازار» قبل از شکلگیری اقتصاد کلاسیک هم وجود داشته است؛ اما به دلیل اصالت یافتن اصول این اقتصاد در زندگی انسان، «بازار» بیش از حد لازم فربه شد، تا جایی که اساس «اقتصاد لیبرال»[۲] را تشکیل میدهد و «اقتصاد بازار» را رقم زده است.
مقابل این نگاه در اقتصاد لیبرال، اقتصاد اصیل ایرانی است که به «کدآمایی» شناخته میشود. در کدآمایی دو عنصر محوری یعنی «کدخدا» و «کدبانو» موضوعیت دارند که به جای بیشینهیابیِ نیازها و حداکثرسازی سودشان، سعی دارند نیازهایشان را در سطح منابع موجود تحدید کرده و با امکانات فعلی آنها را مرتفع کنند.
حال، در نسبت با این حد وسط ـ که کدآمایی در اقتصاد ایرانی است ـ، صورت متمایز انسان در نگاه قرآن و اقتصاد توحیدی متبلور شده است. انسان اقتصادی در نگاه قرآن همانطور که در آیه ۱۱۱ سورهی توبه آمده است، به دنبال رسیدن به «فوز عظیم» است.[۳] این فوز عظیم از بیع و شرائی که با ذات مقدس حق در تمام طول زندگیاش انجام میدهد به دست میآید. این انسان، انسان متعالی در نظام اقتصادی قرآن است.
انسان در سه مرحله، میتواند به فوز عظیم برسد؛ ابتدا با در نظر گرفتن نفع و ضررْ مسیرش را مشخص میکند؛ سپس به فلاح یا خسارت میرسد؛ در نهایت، پس از رسیدن به فلاح، میتواند فوز عظیم را درک کند.
- نفع و ضرر
- فلاح و خسارت
- فوز عظیم با فروش نفس، اَعمال و تمام داشتههایش به خدا
این انسان، اهل «بیع» و «بیعت» است و بهدنبال فروش تمام داراییهایش به خداست؛ از اینرو، مانند «حیوان اقتصادی» در اقتصاد لیبرال اهل گردآوری و تکاثر نیست. او با قرار گرفتن در این فرآیند، فطرتاً «برکت» را مطالبه میکند.
در این اقتصاد، به این دلیل که انسان بهدنبال خرید نیست، و مفاهیمی چون «انفاق»، «زکات»، «صدقه»، «خمس» و غیره وجود دارند، کم کردن و پاک کردن مال انسان موضوعیت خواهد داشت؛ بنابراین، دیگر «بازار» در پارادایم اقتصاد لیبرال معنا پیدا نمیکند و بازارِ فربه تا جایی که «اقتصاد بازار» را رقم بزند وجود نخواهد داشت. و در بیع و اقتصاد توحیدی «سوق» است که تأمین نیازهای مادی افراد را به عهده دارد.
جنگ اقتصادی مبتنی بر چرخهی اقتصاد لیبرال
«تبلیغات»، «تقاضا»، «پول» و «عرضه» چهار فرآیندِ اساسی در چرخهی اقتصاد لیبرال هستند. دشمن در «جنگ اقتصادی» عملیات خود را در این چهار میدان تعریف میکند. با در اختیار داشتن شبکههای رسانهای تبلیغات را مدیریت کرده و از این طریق ذائقهسازی میکند و مدیریت تقاضا را دست میگیرد. جنگ اقتصادی در نهایت به میدان عرضه میکشد که در آنجا نیز «تحریم» و «محاصره» شاهبیت اقدامات دشمن است.
تقاضا برای اینکه به عرضه تبدیل شود به «پول» نیاز دارد؛ مدیریت پول در اینجا به «جنگ ارزی» میانجامد و دشمن با ایجاد پول واحد جهانی به نام «دلار» میتواند در هر لحظه که اراده کند مناسبات پولی جامعه را دستخوش تغییر قرار دهد. بنابراین، جنگ اقتصادی از تعامل بین تقاضا و عرضه استفاده میکند و با دامن زدن به تقاضا در جامعهی هدف نیازهای گستردهای را در آن به وجود میآورد. حال، جامعهای که نیازهای گستردهای داشته باشد، عرضهی محصولات و کالاهای مختلف به صورت انبوه موضوعیت مییابد. از اینرو، دشمن با در اختیار داشتن مبادی ورود کالا به این کشور و مدیریت عرضه میتواند منابع پولی آن جامعه را ببلعد.
در ادامهی این جلسه برای تبیین ابعاد «جنگ ارزی» در چرخهی اقتصاد لیبرال، کتاب «جنگهای ارزی»[۴] نوشتهی جیمز ریکاردز معرفی گردید و پیشگفتار آن مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفت.
[۱] Market
[۲] Liberal Economy
[۳] إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّهَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاهِ وَالْإِنجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ ۚ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ [٩:١١١]
خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که (در برابرش) بهشت برای آنان باشد؛ (به این گونه که:) در راه خدا پیکار میکنند، میکشند و کشته میشوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اکنون بشارت باد بر شما، به دادوستدی که با خدا کردهاید؛ و این است آن پیروزی بزرگ! [ناصر مکارم شیرازی]
[۴] Currency Wars