ایتان آروسی کیست
ایتان آروسی کیست ؟
آشنایی با یکی دیگر از فرماندهان جنگ اقتصادی علیه ایران
نویسنده: امیر حسین هدایتی
ایتان آروسی[1] نام فردی یهودیالاصل است که دشمنی با ایران را جزو رسالت خود میداند و تا به امروز هم هرچه در توان داشته در این راه گذاشته است. آروسی متولد سال 1973 میباشد که دوران جوانی خود را در دفتر سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی و سپس بخش اطلاعات ارتش گذرانده است.
این فرد طی سالیان خدمت خود در بخش اطلاعات ارتش اسرائیل، مسئول رهگیری و انهدام شبکههای تأمین مالی حماس و حزبالله لبنان بوده است. این مسئولیت برای وی بعد از حادثه یازده سپتامبر بسیار پررنگتر شد تا جایی که او را به فردی نسبتاً مجرب در این حوزه تبدیل کرد. تخصص این افسر اطلاعاتی رژیم صهیونیستی به همراه تجارب او در حوزه تحلیل اطلاعات مالی که در سالیان خدمت حاصل گردید، مقدمهای شد که در سالهای بعد بیش از پیش به موضوع جنگ مالی ایران نزدیک شود و برخی وقایعای که ناشی از اقدامات پشت پرده او بود، در صدر اخبار امنیتی و اقتصادی جهان قرار گیرد.
ماجرای اولین تخاصم مستقیم این افسر صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران به سال 2005 برمیگردد و از دفتر بازپرس بخش منهتن شهر نیویورک، مقر سازمان ملل و انبوهی از سازمانها و بنیادهای بینالمللی که بعد از پایان جنگ جهانی دوم در آن مستقر شدند شروع میشود.
کسی که ایتان آروسی را به پروژه ردیابی شبکه دور زدن تحریمها گره میزند بازپرس منهتن نیویورک «رابرت مورجینتا[2]» است. یکی از خبرنگارهایی[3] که موفق شده بود به دفتر وی راه پیدا کند و با او مصاحبهای داشته باشد در کتاب خود میگوید که دفتر کار مورجینتا در نیویورک پر بود از عکسهای رهبران اسرائیلی و معتقد بود که تهدید ایران به مانند تهدید نازیها است.[4]
مورجینتا در اواخر سال 2004 و اوایل 2005 سخت بر روی پروژه انهدام شبکه دورزدن تحریمها متمرکز شده و مشغول جذب نیروهای کارکشته در حوزه جنگ مالی جهت مقابله با ایران بود. وی ارتباطات تنگاتنگی با دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل برقرار کرده بود. تلاشهای او به همراه روابطی که ایجاد کرد سرانجام نتیجه داد و مورجینتا را در بهار سال 2005به آروسی صهیونیست رساند.
آروسی هنگامی که در اطلاعات ارتش اسرائیل خدمت میکرد مطالعات گستردهای روی مراودات مالی ایران از سال1980 داشت. درواقع او تاریخ روابط مالی ایران بعد از انقلاب مورد مطالعه قرار داده بود که طبیعتاً این مطالعات رفتار مالی ما را برای او مشخص میکرد.
آروسی پس از تحقیقات اولیه و با توجه آشنایی با برخی از روشهای تأمین مالی ایران، به «بنیاد علوی» مشکوک شد؛ پس از بررسی و صحبتهایی که با مورجینتا کرد به این نتیجه رسید که این بنیاد، همان جایی است که باید در سالهای آینده بر روی آن تمرکز کنند!!
بنیاد علوی پیش از انقلاب توسط رژیم پهلوی در آمریکا به نام «بنیاد پهلوی» پایهگذاری شد. گفته میشود این بنیاد با نیت اقدام فرهنگی با درآمدهای ناشی از فروش نفت توسط شاه بنیان گذاشته شد که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با مأموریت توسعه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بنیاد علوی تغییر نام داد.
این بنیاد در خیابان پنجم منهتن[5] نیویورک و در کنار انبوهی از ساختمانهای اداری، مالی، قضایی و بینالمللی آمریکا خریداری شد و علاوه بر آن در محله کوئینز نیز ساختمانهایی اداری تحت نظارت آن تاسیس شد.

بنیاد علوی
بعد از تحریم شدن ایران در زمان کارتر و همچنین افزوده شدن بر بار این تحریمهای ظالمانه در زمان رئیسجمهورهای بعدی ایالاتمتحده آمریکا بهخصوص جرج بوش و اوباما، دولت ایران مجبور شد از همه ابزارهای در اختیار خود برای دور زدن تحریمها استفاده کند و لذا در این راستا برای بنیاد علوی علاوه بر وظایف فرهنگی مأموریت دیگری هم در نظر گرفته شد و آن دور زدن تحریمها بود.
متأسفانه عدم وجود حفاظت اطلاعات در ارتباطات توسط سفیر و معاون سفیر ایران در نیویورک ماهیت این بنیاد را برای آروسی و مورجینتا فاش کرد. آنها با کمک نهادهای اطلاعاتی شهر نیویورک، مقامات ایران را تحت نظر گرفتند و متوجه جلسات مشترک آنها با مسئولین بنیاد شدند. این جلسات در نقاط مختلفی برگزار میشد ولی این کار نتوانست جلوی نظارت بیستوچهار ساعته سرویسهای اطلاعاتی مستقر در شهر نیویورک را بگیرد که سرانجام باعث لو رفتن این فرآیند شد.
هم جواد ظریف و هم محمد خزاعی[6] که بعد از وی به این منصب رسید، هر دو با مسئولین بنیاد جلساتی داشتند که به احتمال زیاد نشت اطلاعاتی ماهیت دوگانه بنیاد از طریق اشراف اطلاعاتی این جلسات بوده است. برخی از شواهدی که بعداً منتشر شد احتمال شنود این جلسات توسط دشمن را نیز پررنگ کرد.
آروسی که مسئول اصلی پرونده انهدام شبکه مالی بنیاد علوی بود، توانست ساختار انتقال ارز را رهگیری کند. طبق تحقیقات این افسر اطلاعاتی، بین مبدأ ارسال ارز و مقصد دریافت آن، سه نهاد واسط وجود داشت که توانسته بودند با استفاده از سامانه سوئیفت[7]، فرآیند انتقال ارز را بهگونهای رغم بزنند که سیستمهای نظارت مالی آمریکا متوجه دور زدن تحریمها نشوند.
این سه نهاد عبارتند از شرکت پوششی «آسا» در جزیره مانش، «گروه بانک لویدز لندن» و «گروه کریدیت سوئیس» که لویز و کریدیت بهصورت موازی اقدام میکردند. در نقل انتقالات این دو بانک به شرکت پوششی آسا و بنیاد علوی کدهای بانک ملی در سامانه پنهان میشد و آنها نمیتوانستند تشخیص دهند که یک سر این تبادل مالی بانک ملی ایران است؛ درواقع این دو بانک، پل ارتباطی بین بنیاد و شرکت آسا بودند. ضمناً لویدز یک بانک سوئیسی بود ولی ایران از طریق شعبه انگلیسی آن اقدام به تراکنش مالی میکرد.
آروسی علاوه بر اینکه مشغول به جمعآوری اطلاعات از بنیاد آروسی شد، بر روی لویدز و کریدیت هم تمرکز کرد، اسنادی هم از آنها به دست آورد و هنگامیکه مورجینتا تصمیم گرفت که علیه ایران اعلام جرم کند، از اسناد این دو بانک نیز استفاده کرد.
سرانجام ایتان آروسی، اسناد و اطلاعات مختلفی که از طرق گوناگون مانند شنود، تعقیب، سیستم بانکی، اناسای، افبیآی و سیآیای جمعآوری کرده بود را به همراه تحلیلهای خود به مورجینتا، بازپرس ارشد بخش منهتن نیویورک داد تا علیه ایران در دادگاه عالی همان شهر اعلام جرم کند.
آروسی بعد از اتمام این پرونده ضد ایرانی در اواخر2008 و اوایل 2009 به عضویت شرکت مشاورهای Arcanum درآمد که علاوه بر وی تعداد قابلتوجهی از افراد امنیتی و نظامی نیز عضو تیم تخصصی این شرکت هستند. این شرکت به دو شعبه Arcanum Global Inc مستقر در واشنگتن و Arcanum AG مستقر در زوریخ سوئیس تقسیم میشود که آروسی ازجمله افرادی است که در هردوی این شعبات عضو میباشد.
وی علاوه بر Arcanum عضو دو موسسه دیگر نیز میباشد که یکی از آنها مرکزی تحقیقاتی به نام EMET است که بهصورت رسمی زیر نظر کنگره آمریکا میباشد و دیگری IDF که یک شرکت بهظاهر بشردوستانه ولی در باطن، مرکزی چندملیتی و امنیتی است که تحت نظر سازمان ملل متحد مشغول به خرابکاری مالی در جهت اهداف ایالاتمتحده آمریکا در سراسر جهان است.
جالب اینجاست که آروسی به جزء عضویت در تیم مشاورهای و تحقیقاتی مؤسسات نامبرده شده، خود مدیریت اداره تحقیقات مالی مبارزه با تأمین مالی تروریسم به نام AML که گفته میشود زیر نظر صندوق بینالمللی پول و یا نهادهای وابسته به آن است را بر عهده دارد.
آروسی بهعنوان یکی از فرماندهان عملیاتی جنگ اقتصادی آمریکا و اسرائیل علیه ایران در تحلیل و رهگیری اطلاعات مالی نشان داده است که میتواند فردی خطرناک در این حوزه باشد. لذا مطالعه تصمیمات و اقدامات وی برای فعالین در این حوزه از هر حیث حائز اهمیت است و قطعا تجربیاتی کاربردی برای رزمندگان جنگ اقتصادی ایران خواهد داشت.
[1] EITAN ARUSY
[2] برای آشنایی با « robert murgita » به بخش مربوط به وی در گزارش مراجعه بفرمایید.
[3] JAY SOLOMON
[4] The Iran Wars, JAY SOLOMON
[5] منهتن در 1 نوامبر 1683 بهعنوان مرکزی اداری و اقتصادی نیویورک ایجاد شد.این منطقه متراکمترین نقطه آمریکا با ۲۵٬۸۴۶ نفر در هر کیلومتر مربع میباشد. سازمان ملل متحد و بازار بورس نیویورک در این قسمت قرار دارند. این بخش از نیویورک جزیرهای است که محدود به رود هادسون، رودخانه ایست، و رود هارلم است که چسبیده به سرزمین اصلی ایالاتمتحده آمریکا است.
منهتن شامل هشت خیابان مهم زیر است که بنیاد علوی در خیابان پنجم آن قرار دارد:
- خیابان وال استریت(Wall Street)
- خیابان برادوی(Broadway)
- خیابان پنجم(Fifth Avenue)
- خیابان ششم(Sixth Avenue)
- خیابان هفتم(Seventh Avenue)
- خیابان بیست و سوم(23rd Street)
- خیابان بیست و ششم(26th Street)
- خیابان سی و چهارم(34th Street)
[6] محمد خزاعی (زاده ۲۳ فروردین ۱۳۳۲ در کاشمر)، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد از ۵ تیر ۱۳۸۶ تا ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ بود. قبل از وی محمدجواد ظریف در این سمت بود. او دارای مدرک کارشناسی از دانشگاه گیلان و کارشناسی ارشد از دانشگاه جرج میسون آمریکا است. علی طیب نیا وزیر امور اقتصادی و دارایی در ۲۱ تیر ۱۳۹۳ طی حکمی محمد خزاعی را به سمت معاون وزیر و رئیس کل سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی و اقتصادی ایران منصوب کرد.
[7] یک انجمن بهظاهر تعاونی است که در ماه مه ۱۹۷۳ میلادی توسط ۲۳۹ بانک از پانزده کشور اروپایی و آمریکای شمالی راهاندازی گردید و هدف از آن جایگزینی روشهای ارتباطی غیراستاندارد کاغذی بود. مرکز اصلی شبکه سوئیفت در کشور بلژیک است ولی پشتیبان اصلی آن ایالاتمتحده آمریکاست و بهطور کامل تحت نظارت و کنترل سیاستهای این کشور قرار دارد.