شورش علیه طمع (۷۰)- جنگ ارزی (۸)- جنگ جهانی ارزی یکم قرن بیستم (۲)
برای مقاومسازی اقتصاد باید تکانههای این حوزه را سنجید. باید شاخص گذاری شود که تکانههای اقتصادی که میتواند سیستم را متلاشی کند کدام است. یکی از شاخصهای تکانههای اقتصادی که میتواند ما را نابود کند جنگ ارزی است. باید به پرسشهای زیر پاسخ داد:
- ایران در مقابل جنگ ارزی چقدر دام میآورد؟
- میزان اثرگذاری آن در حوزههای مختلف چقدر است؟
- طرحهای آلترناتیو ایران در این جنگ چیست؟
- رویهی اقدام نامتقارن ایران در این جنگ ارزی چیست؟
یکی از وجوهی که باعث میشود بتوانیم به پرسشهای فوق پاسخ دهیم؛ مطالعهی تاریخ جنگهای ارزی پیشین است. در خواند تاریخ است که به مدل و الگو میرسیم: اینکه چهکارهایی را نباید انجام دهیم؟ به چه دلیلی؟ و چهکارهایی را باید انجام دهیم؟
برای اینکه اقتصاد ثبات داشته باشد نیاز به لنگر دارد و این لنگر طلا است. آمریکا دنیا را ناامن کرد و تقریباً تمام طلاهای جهان را تصاحب کرد و اینیکی از مؤلفههای ابرقدرت شدن امریکا است. در سال ۱۹۳۳ روزولت رئیسجمهور آمریکا برای مقابله با بحران اقتصادی چند اقدام استراتژیک انجام داد که باید بهعنوان سناریو عملیاتی برای مقابله با تکانهها مطالعه شود.
- تعطیلی بانکها در سراسر آمریکا و فقط به چند بانک اجازهی بازگشایی داد. این یک عملیات روانی برای جلب اعتماد مردم آمریکا به سیستم اقتصادی بود.
- دادن وامهای کلان به بانکهای تحت حمایت فدرال رزرو کاهش ارزش دلار در برابر ارز اصلی یعنی طلا بهجای اینکه قیمت دلار را در برابر ارزهای دیگر پایین بیاورد؛ ارزش دلار را در برابر طلا کاهش داد.
- ممنوعیت احتکار طلا و جمعآوری طلاهای مردم آمریکا
- ممنوع کردن صادرات طلا در آمریکا.
- ملی کردن منابع طلا
- خریدن طلا در بازار آزاد
با این اقدامات ذخایر طلای آمریکا بسیار بالا رفت و لنگری برای اقتصاد این کشور ایجاد کرد.
در این جلسه فصل چهارم کتاب جنگهای ارزی بررسی شد.
خلاصهای از جلسه ۶۲۹ کلبه کرامت که در تاریخ ۲۶/۰۱/۹۵ برگزار شد:
شورش علیه طمع (۷۰)- جنگ ارزی (۸)- جنگ جهانی ارزی یکم قرن بیستم (۲)